جدول جو
جدول جو

معنی خط افقی - جستجوی لغت در جدول جو

خط افقی(خَطْ طِ اُ فُ)
هر خطی که در موازات افق رسم کنند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
خط افقی
سمیره کرانی
تصویری از خط افقی
تصویر خط افقی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَطْ طِ اُ فُ)
دایرۀ افق. (آنندراج). رجوع به افق در این لغت نامه شود:
برنگ خط افق تا زمین شود یکسان
اگر شکوه تو گردد بچرخ سایه فکن.
تأثیر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خَطْ طِ اِ)
حکم انعام و آنرا برات اجری هم گویند. (آنندراج) :
آرزو آید همی نجوم فلک را
کز تو ستانند بر زمین خط اجری.
امیرمعزی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خَطْ طِ خَ)
نوشته ای که حروف آن باریک و کوچک بود. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(خَطْ طا)
نوعی است از ماهی. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خط افق
تصویر خط افق
سمیره کرانه چنبر کرانه
فرهنگ لغت هوشیار